هنر آجرکاری تزیینی در معماری دورهٔ پهلوی اوّل
مصطفی سپهری
هنرآجرکاری بهعنوان پدیدهای برجسته در تاریخ معماری این سرزمین، دارای اصالت و پیشینهای غنی است و با گونههای تصویری و تزیینی مختلف، حضور و هویّتی دیرینه داشته است. در دورهٔ معاصر، همزمان با میراثداری این اصالت از گذشته، با معماری معاصر جهانی (از نئوکلاسیک تا مدرن) تلاقی داشته که در فرایند این همنشینی، ترکیب، تلفیق و تأثیرپذیری خود، شکلها و بیان های تصویری متفاوت و یا تازهای آفریده که منجر به بروز شکلهای جدیدی از تزیینات در معماری معاصر ایران گشته است. هنر تزیینی آجرکاری در دورهٔ معاصر و بهویژه در عصر پهلوی اوّل (علیرغم تنوّع سبکی در معماری، توانسته است تعدّد ترکیبات طرح و تنوّع نقش و فرم را ایجاد کند که در مقطع معاصر بهعنوان شیوهٔ شاخص، منحصربهفرد و بازگوکنندهٔ هنری ایرانی است. و هنر آجرکاری تزیینی در دورهٔ پهلوی اوّل، چه در طرح و نقش، چه در ترکیب مصالح تزیینی و در بستر حوزههای مختلف سبکی معماری این دوره به چه میزان در فرآیند نوپردازی تزیینی خود تأثیر داشته است.
تزیینات و آرایههای تزیینی، بخش جداییناپذیر از بناها و معماری هر فرهنگ و سرزمینی است. این موضوع در سرزمین ما جایگاه رفیع و ارزشمندی دارد و این هنر چه در عرصهٔ داخلی فضاها و چه در سطوح بناها، زمینهٔ پیوند گستردهٔ دیگر هنرها را با معماری برقرار کرده است و زمان و عرصهٔ تاریخ نشان داده است که همهٔ این بدایع، از ارتباط انسانها، تلاقی فرهنگها و رویش اندیشهها و اعتقادات پدید میآید. «سرچشمههای آرایش معماری ایران بههمان وسعت ارتباط ایرانیان است. آنان از همه کسب فیض کردند، از غرب آسیا، بین النهرین، آشور، مصر و بههمان اندازه از شرق… ولی هیچکدام از این تأثیرات غربی و یا شرقی اثر عمیقی در عادات مردمی نگذاشت که برایشان نقشهای نمادی و مجرّد جاذبهای بیشتر و بیشتر داشت. جذب این مضمونها و سبکهای مبهم بود ولی منشأ آنها هرچه باشد، ًگوناگون پیچیده و غالباً سرانجام در گنجینهٔ هنر ایران جذب و از لحاظ ماهیّت و کاربرد، ایرانی شدند. ارزشهای هنری تزیینات و آرایش بناها را از جنبهای خاص میتوان در تعامل و تعاطی فرهنگها و اقوام مختلف دانست. این موضوع در ایران، شاید بیش از هر عصر و تمدّن تاریخی اتّفاق افتاد. در تاریخ آرایشهای معماری و رابطهٔ ساختمان با آرایش و تزیین آن در سنّت طرح و رنگ که بهآرامی بهحد رشد میرسید و در مقام بخشی اساسی از هنر ساختمان، مایههای قدیمی دوباره پدیدار گشت، مایههایی که از تماسهای قدیم با هند، چین و غرب هلنی پیدا کرده بود. کشف و بهکارگیری مصالح و فنون تازه در هیچ جای دیگر با یک چنین ذوق و آگاهی همراه نبود. بنابراین مثلث مصالح، فنون و طرح و نقش، از یک طرف؛ و ارتباطات و یا تلاقیهای تمدّنی و فرهنگی از سوی دیگر، مجموعهای از ارزشمندترین و متنوّعترین هنرهای تزیینی را در طی زمانی طولانی در گسترهٔ این سرزمین ایجاد کرد. در این مسیر، «اشکال گوناگون تزیینات کاربردی: گل و گیاهی، هندسی و کتیبهای ابعاد عمیقتری داشتند، تنوّع بیپایانی که استادکاران معماری توانستند در نگارههای گل و گیاهی به کار گیرند و در لایههای مختلف به نمایش گذارند، واری قالبی است که آنها را محصور کرده است و این در هر دو صورت اشارهای، آشکار به بیکرانگی است. دورهٔ سلجوقیان، عصر گسترش معماری و ترقّی فوقالعادهٔ هنر آجرکاری می باشد و در این دوره است که هنر معماری و آجرکاری در ایران تا سواحل مدیترانه و حتّی آفریقا پیش رفت و در معماری مصر و سوریه نفوذ پیدا کرد. و امّا دورهٔ معاصر نیز، دورهای دیگر در این فراز و نشیب تأثیرپذیری از ارتباطات جهانی شد. دورهای که از عصر قاجار و متأثر از غرب بهآرامی شروع شد و در دورهٔ پهلوی اوّل شتاب روزافزون گرفت. در این دو دورهٔ اخیر، آنچه بیشتر خود را نمایان ساخت، طرح و نقشهایی تازه بود که بهشکل فزایندهای حضور یافت و در تلفیق کنار گنجینههای گذشته قرار گرفت. حضوری که بعضاً و ترکیب با هنر اصیل گذشته به طرحها و نقشهایی تبدیل شد که هنر آجرکاری تزیینی در معماری نیز در چنین زمرهای است و همهٔ این طرح و نقشهای آجری، چه از گذشته و چه در دورههای گوناگون، جزو میراث تاریخی و فرهنگی کشور قرار گرفتهاند.
تزیینـات معمـاری کـه بـهشـکلهای مختلـف خـود را در نمـا، ورودیهـا، فضاهـای داخلـی و بـهطـور شـاخص بـهعناصـر و اجـزای معمـاری بیـان میکنـد، هویـّت و ارزش خـود را، هماننـد خـود معمـاری، در مسـیر تحـوّل زیبایـیشناسـانهاش می نمایانـد. تزیینـات را نمیتـوان از معمـاری جـدا کـرد امّـا بـهمراتـب نسـبت بـه معمـاری، بیشـتر میتـوان نشـانههای تاریخـی، هویّـت اجتماعـی در سـرزمین ایـران، و ارزشهـای فرهنگـی را از آن دریافـت کـرد. تزیینـات معمـاری، در تمامـی، دورههـای تاریخـیاش چـه در عصـر باستان و چه در دورهٔ اسلامیاش، بیانگر اندیشه و ذوق مردمانی است که معیارهای هنر و زیبایی قرار گرفتهاند. این هنر ساختمانی، در دورهٔ معاصر اگرچه گستردگی گذشته را ندارد، امّا تنوّع و بیان متفاوتی به خود گرفته است، چراکـه از یـک طـرف خلـق پدیدههـای هنـری و تجربههـای تاریخـی بـهصـورت مجموعـهای غنـی از گذشـته را با خـود دارد و از طرف دیگر، تحـوّل جدیـد ارتبـاط بـا دنیـای مـدرن و عصـر حاضـر، کـه پیوندها و ارتباطهـای سـهلتری را ایجـاد کـرده، باعـث بروز پدیدههـای تازه، مختلف و متنوّع در این هنر شده است.
پرسـش از چگونگـی و ماهیـّت تزیینـات معمـاری ایـن دوره، پرسشـی اساسـی و بنیادیـن اسـت کـه جسـتجو و تـلاش بـرای دریافتن پاسخ یا پاسخهایی مناسب از آن، مسیری برای پیمودن و دسـتیابی بـه معرفـت شـناختی در قلمرو سـبکشناسـی هنرهای تزیینی و تزیینات متنوّع معماری تاریخ معاصر اسـت. بنابراین در این مسیر، پرسشهای اصلی چنین بیان میشوند: – نقـش و حضـور هنـر تزیینـی آجـرکاری ایرانـی- اسـلامی در معماری این دوره چگونه است؟ – در تلاقـی و تعـدّد و شـیوههای ایجـادشـده معمـاری دوره پهلـوی اول، ترکیـب و یـا تلفیـق سـبکی در تزیینـات آجـرکاری در سـطوح معمـاری ایـن دوره چگونـه رخ داده اسـت و فرآینـد ایـن تحول و تنوع چیست؟ – و اینکه تزیینات معماری (و در اینجا تزیینات آجرکاری) در این دوره توانسته است شیوهٔ شاخص و منحصربهفردی ایجاد کند؟
معمـاری غنـی ایرانـی دورههـای گذشـته، تأثیـری غیرقابـل تردیـد را بـر آینـدگان خـود گذاشـتهانـد. ایـن تأثیـر را در هـر دورهای میتـوان مشـاهد کـرد. حتـّی دورهٔ قاجـار و بعـد از آن دورهٔ پهلـوی، کـه بیشـترین تأثیـر را از معمـاری مـدرن گرفتنـد. حضور عناصر مهم در معماری و سبکهای پیشینیان بر این دوره را نمـی تـوان انـکار کـرد. یکـی از عناصـر مهـم در معمـاری از منظـر زیباییشـناختی، موضوع تزیینات و آرایهٔ سـاختمان اسـت و یکی از تزیینـات ارزشـمندی کـه همیشـه در طـول حضـور تاریخـیاش در معمـاری، مطـرح و روبـه توسـعه و ترقّـی بوده اسـت، هنـر تزئینی آجـرکاری در فضاهـای داخلـی و بیرونـی بناهاسـت. آنچـه از دورهٔ پهلوی اوّل، بنا به بررسیها و یا نگرشهای تاریخ معاصر استنباط می گـردد، ایـن اسـت کـه ایـن دوره بـهگونـهای سـریع، فراینـد تجدّد و یـا مدرنیته کـردن خـود را آغاز کرده اسـت. در بسـیاری از زمینههـا، نشانهها حاکی از این اتّفاق است، حتّی در معماری، امّا در بعضی از عرصههـای معمـاری، ریشـهها و اثـرات گذشـتهٔ معمـاری ایـن سرزمین را میتوان مشاهده کرد. فرضیـه ایـن اسـت کـه معمـاری دورهٔ پهلـوی اوّل، علیرغـم حضـور فعـّال و اثرگـذار مدرنیته در دورهٔ کوتـاه و پـر سـاخت وسـازش، موجودیّتـی چشـمگیر و منحصـربـهفـرد در عرصـهٔ تزیینـات آجـری داشـته و بـه نظـر میرسـد کـه ایـن تزیینـات ارزشـمند آجـری و نیـز حضـور اسـتادکاران ایرانـی و سـازندهٔ آنها، در لابـهلای موضوعات و یا معمـاری متحـوّلشـدهٔ ایـن دوره، باز هم مـورد توجّـه و پـرمهـری بودهانـد. بـهعبارتـی آنچه در تحوّل و دگرگونـی معماری این دوره پدید آمده است، همگی ناشی از برداشت، تقلید و یا اقتباس حضـور هنـری پیشـینیان و نقـش از غـرب نبـوده اسـت، بلکـه حضـور هنـری پیشـینیان و نقـش هنرمندان و اسـتادکاران معماری سـنّتی را در آثار این دورهٔ بیسـت ساله میتوان جستجو و شناسایی کرد.
زمینههای تغییر و تحوّل در دورهٔ معاصر
در معمـاری ایـران بعـد از دورهٔ صفویـه، بـهواسـطهٔ ارتبـاط، آمیختگیهـا و یـا التقاطهایـی در تعامـل از غـرب، بعضـاً سـبک معمـاری ایجـاد گردیـده کـه خـود بـه سـبک و یـا شـبه سـبک تبدیـل گشـته اسـت. در زمـان قاجـار، بـهدلیـل ارتبـاط سـفرا، بازرگانـان و یـا مسـافرتهای دربـاری و رهآورد ایـن ارتباطـات، فـرم قـوس رومـی (نیـمدایـرهای) در معمـاری ایـران بـهطـور گسـترده شـکل گرفـت کـه بـهجهـت گـذر زمـان و آمیختگـی بـا هنـر معمـاری گذشـتهٔ ایـران و فرصـت تبدیلپذیـری توسـط معمـاران عصـر خود، کـمکـم بـهنوعـی سـبک منحصـربـهفـرد در معمـاری معاصـر شـد که امروزه از ویژگیهای سـبکی معماری قاجار محسـوب میشـود. امّا «عامـل زمان و مفهـوم آن نقش تعییـنکننـدهای در حرکـت تحـوّلسـاز معاصـر داشـت. موقعیّـت ثابـت و تغییـرات کنـد گذشـته، بـه وضعیـّت پویـای دورهٔ معاصـر تبدیـل شـده بـود. کندی سـرعت تحوّلات در گذشـته، فرصـت تطبیـق و هماهنگـی بـا نیازهـای معمـاری را ایجاد میکرد، امّا تغییرات اجتماعی جدید، زمان تحوّلات معماری را نیز دسـتخوش سـردرگمی و نارسـایی کرد و بهناچار معماری جدید با عملکـردی جدیـد، بـهپذیـرش آن معمـاری روی آورد کـه تغییـرات؛ و نیازهـای اجتماعـی آن را پذیـرا شـده بود. امـروز میتـوان بسـیاری از نمونههـای معماری و سـاختمانی را در شـهرها ملاحظـه کـرد کـه بـهدلایـل مختلـف از جملـه حضور عملکـرد جدیـد در معمـاری (مثـل بانـک، که پیش از این سـابقهای در معماری این سـرزمین نداشـته اسـت)؛ و یا بهدلیل سرعت تغییر و تحـوّلات کـه فرصـت تبدیلپذیـری و تلفیـق بـا معمـاری گذشـته نداشـته و یـا ضـرورت و نیـاز و دیگـر عوامـل اقتصـادی و سیاسـی و مـورد پذیـرش و حضـور در صحنـهٔ معمـاری فرهنگـی، بهناچـار عینـاً مـورد پذیـرش و حضـور در صحنـهٔ معمـاری کشـور قرار گرفته اسـت. اگر دورهٔ قاجار را آغازگر این تلفیقپذیری محسـوس تلقـّی کـرده و بـهگونـهای منطقـی بدانیـم کـه شـکل اوّل را بـه خـود میگیـرد، معمـاری عصـر پهلـوی اوّل، ادامـهدهنـدهٔ این تغییرپذیری اسـت که مشـهود و سـریع است. روشـن اسـت کـه تغییـر و تحـوّلات و نیـز رویکردهـای ایجـادشـده در عرصههـای مختلـف سیاسـی و اقتصـادی، تأثیـرات خـود را در دیگـر زمینههـای فرهنگـی و اجتماعـی ایجـاد میکنـد. همیـن اتّفاقـات و تحـوّلات در بسـتر معمـاری و شهرسـازی نیـز واقـع افتـاد. بـا حرکـت سـریعتـر در رویکـرد بـه بـرونگرایـی دورهٔ پهلـوی اوّل، خیابانها و نمای خیابانی، مکانی برای بروز این نوع معماری و بهتبـع آن نمایـشنمـا و تزیینـات میشـود. دیگر تنهـا درون خانهها و یا بناهای اصلی شـهر و یا کاخ، تنهـا مظهـر نمایـش معمـاری نیسـت و حرکـت کنـد و اوّلیـّهای کـه در اواخـر قاجـار از درونگرایـی بـه برونگرایـی روی کـرده اسـت، در ایـن عصـر، سـرعت بیشـتری گرفته و نمایـش متفـاوت و متحوّلشـدهای از خـود به معرض تماشا میگذارد. «معمـاری» خیابانـی ایـن دوره را میتـوان معمـاری خیابانی نوگرای ایران نامید که با تکنولوژی جدید و متأثر از مبانی مدرنیسم در شرایط ایران متحوّل شده و شروع آن در تهران بوده اسـت… از مهـمتریـن ویژگیهـای ایـن معمـاری، تنـوّع کالبـدی پس از تغییرات در تقارن، بهعنوان ارزشی جدید است که بعضاً معیارهای زیباشناسی نما در آن وارد شده و در این راستا، عوامل متعدّد فرهنگی و تکنولوژیک در شکلگیری آن مؤثر بوده است. در اینجـا خیابـان عرصـهٔ جدیـدی بـرای معمـاری میشـود، در واقع «خیابان» بهعنوان مکانی برای آمد و شد، داد وستد، کسب و کار و نیز گردش شد که هویّت و موجودیّت خود را بهطور عمده، در طی این دورهٔ بیسـت سـاله به دسـت آورد و بدنهٔ خیابانها غالباً نماهایـی بـا ردیـف مغازههـا و یـا ورودیهـای تجـاری و در یکـی دو طبقه شکل گرفت و رشد کرد. علاوه بر این، رویکرد معماری برونگرا که اینک سرعت و توسعهٔ روزافزونی گرفتـه اسـت، مـکان نمایـشخانههـای مسـکونی بـا نمـا و تزیینـات جدید خود میشود.
تعـدّد سـبکی در معمـاری، تنـوّع شـیوههای تزیینی
معماری دورهٔ پهلوی اوّل در دورهٔ بیست سالهاش از تعدّد سبکی در معماری برخودار است. از یک طرف نگرش گذر و دوری از تفکّرات کهنهٔ سنّتی و یا مذهبی، از طرف دیگر بازیابی و احیای دورهٔ اقتـدار باسـتانی؛ و از جانـب دیگـر نگرش مدرنیزاسـیون و طلب کردن پدیدههـای غربـی و خارجـی، سـه دیـدگاه فکـری بود کـه متعاقب آن حتّی تداخل سه نگرش سبکی در معماری این دوره حاصل نمود. اندیشهها و نگرش دو سویه یا چند سویه نیز در پیدایش بناهایی با شـیوهٔ تلفیقـی مؤثـر بـود، دورهٔ پهلوی اوّل و میزان بالای ساخت و ساز در این دوره (و بهویژه در سـاخت بناهـای دولتـی و عمومـی)، امـکان جسـتجو و کنـکاش بیشـتر، مقایسـهٔ دقیقتـر و دسـتهبندی بهتـر را در تزیینـات معماری ایـن دوره فراهـم میکنـد بهخصوص که ایجاد این بناها در دورهای کوتاه (دورهٔ بیسـت سـاله) اتّفاق افتاده است. بنابراین، زمان نسـبتاً کوتاه، تنوّع و فراوانی بنا، پراکندگی و وسعت مکانی، هر سه، عوامل مؤثر در شناخت شایسته و استنادی به هنرهای به کار گرفته شده برای معماری این دوره است. ایـن سـه سـبک ایجـادشـده (شـیوهٔ سـنّتی اسـلامی، شـیوهٔ باستانی، شیوهٔ غربی و مدرن)، اگر چه رویکرد سبکی خود را در یک دورهٔ تحوّل و تغییرات شـدید سیاسـی و اجتماعی و فرهنگی ایجاد کردنـد، امّـا بـهجهـت فشـردگی زمانـی، بناهایـی پدیـد آمدنـد که بهگونهای مشخّص، شیوهای تلفیقی و ترکیبی از دو یا سه سبک فوق هسـتند. این تنوّع و تلفیق در تزیینات و عناصر شـاخص معماری بنـا، خـود را بـهمراتـب بیشـتر نشـان می دهـد. چنانچـه بـه بعضی از بناهـای ایـن دوره یعنی ۱۳۱۲ شمسی (بـهویـژه بناهایـی کـه تـا پیـش از غالـب شـدن تدریجـی معماری سـبک مدرن پدیـد آمدند) بهوضوح این ترکیب مشاهده میگردد.
نماهای آجری، آجرکاری تزئینی
مصالـح سـاختهشـده در نمـا و تزیینـات معمـاری ایـن دوره، هماننـد گذشـته، از تنـوّع و تعـدّد قابـل توجّهـی برخـوردار اسـت و بـهدلیـل تحـوّلات و رویکردهـای جدیـدی کـه در معمـاری و سـاختمانسازی ایجاد شده، تأثیرات آن را نیز در مصالح تزیینات میتوان دید. در دورهٔ پهلـوی اوّل اسـتفاده از آجـر در نمـا و تزیینـات نهتنها کاهش پیدا نکرد بلکه رونق خاصی (بهویژه در دههٔ اوّل حکومت) یافت. نهضت عمران و آبادانی و ساخت و ساز فراوان بههمراه سهولت در کار، اسـتفاده از آجـر را در اولویـّت قـرا داد بـهطوری کـه در مـدّت زمانـی کوتـاه، بافـت جدیـد آن دهههـا بـهشـکل مـوزون و هماهنـگ دارای بناهای آجری به رنگهای زرد و قرمز شـد و بهشـکل وسـیعی، نخسـت در بناهای اداری و سپس در بافت تجاری و خانههای مسکونی رایج گشت. خیابانهـای تـازهتأسـیس (چـه در دل بافتهـای قدیـم و چـه در محدودههـای جدیـد) کـه در ابتـدای ایـن دوره در اکثـر شـهرهای کشـور کشـیده شـدند، همگـی دارای نماهـا و نمونههـای یکدسـت، هماهنـگ و در یـک و یـا دو طبقـه هسـتند. از نمونههای شـاخص در آثـار معمـاری ایـن دوره میتـوان بناهـای دبیرسـتان البـرز، سـاختمان پسـت، مدرسـهٔ انوشـیروان، مدرسـهٔ فیروزبهـرام، سـازمان ثبـت اسـناد، مـوزهٔ ایـران باسـتان، کتابخانـهٔ ملّی (سـابق) را نام برد که بهتمامی نمای بناها آجری است و نیز به ساختمان دارایی آمل اشاره کرد که تقریباً در آن از تزیینـات آجری اسـتفاده شـده اسـت.
هنـر آجـرکاری و آجـر تزیینـی در نیمـهٔ اوّل در دورهٔ پهلـوی اوّل، نقـش عمـده و یـا اوّل را در پوشـش بناهـا دارد. در ایـن دوره، اگرچـه دلیـل اسـتفادهٔ زیـاد آجـر در پایتخـت و همـهٔ شـهرها بـهجهـت فراوانـی سـاخت و سـاز و سـرعت و سـهولت در اجـرا بـوده اسـت، ولـی بـه اسـتناد بناهـای ایـن دوره میتـوان گفت کـه تمامی شـکلهای آجـر تزیینـی کـه پیـش از این در معماری آجری گذشـته ایـن سـرزمین بـه کار رفتـه، الگـو و دسـتمایهٔ هنرمنـدان ایـن دورهٔ معاصـر بـوده اسـت. آجـرکاری قالبـی (مهری)، آجرکاری تزیینـی، آجر پیشبر و آجـر کنـدهکاری و کاشـی، همگـی بـهشـکلهای مختلـف، کم و زیـاد و در طرحهای جدیـد بـهکار گرفتـه شـدهانـد. بنابرایـن بـا بررسـی نمونههـای مختلـف تزیینـات آجـری، میتـوان ویژگیهـای خـاص در کاربـرد آجـر را در ایـن دوره نیز مشـاهده کـرد.
ترکیب با دیگر مصالح
در تزیینـات معمـاری دورهٔ پهلـوی اوّل، همچنـان تکنیـک و مصالـح بـهجـا مانـده از دورهٔ قاجـار دیـده میشـود. ایـن میـراث تزیینـی بـهشـکل ترکیـب مصالـح مختلـف در هنـر تزیینـی بنـا اسـت. در دورهٔ قاجـار، سـردر ورودی منـازل دولتمـردان و اعیـان و اشـراف، هماهنـگ بـا رفتارهـای جدیـد اجتماعـی آنـان سـاخته و پرداختـه شـده اسـت. آنهـا بـرای نشـان دادن موقعیـّت اجتماعـی و حفـظ جایـگاه و اعتبـار خـود، در تزییـن ورودیهـا، وسـواس و سـلیقهٔ خاصّـی بـهکار بـرده و از مـواد و مصالـح مرغـوب و نقـش و نـگار بیشـتری اسـتفاده میکردنـد. جنـس کتیبههـای بـهکار رفتـه در دورهٔ قاجـار از گـچ، آجـر، کاشـی و چـوب اسـت و عمـدهٔ تزیینـات سـردرها بـهصـورت گـچبـری، آجـرکاری و کاشـیکاری اجـرا شـده است. امـّا در دورهٔ پهلـوی اوّل، حضـور آجـرکاری نسـبت بـه مصالـح دیگـر بیشـتر نمایـان اسـت و در نمونههـای مختلـف، ترکیبـات منحصـربـهفـرد در تزیینـات آجـری دیـده میشـود. همچنیـن در بسـیاری از طرحهـا، ترکیبـات مختلـف بـا مصالـح دیگـر (حتّـی سـیمانی) و نیـز همنشـینی و درکنـار هـم قرارگرفتـن چنـد طـرح تزیینـی بـا مصالـح مختلـف اجـرا شـده اسـت و بـه نظـر میرسـد کـه میـراث گذشـته همچنـان توانسـته اسـت بـهسـادگی و یـا شایسـتگی توسـط اسـتاد کاران بـهکار گرفتـه شـود.
تلفیق سبکهای تزیینی
پشـتوانهٔ غنـی هنـر آجـرکاری گذشـته، تأثیـرات و حضـور خـود را در تزیینـات معمـاری ایـن دوره نمایـان سـاخته اسـت. همچنیـن بـهدلیـل اثرگـذاری معمـاری اروپـا (و اینـک معمـاری مـدرن) در ایـن عصـر، تأثیـر تزیینـات سـبک غربـی نیـز در آثـار ایـن دوره مشـاهده میشـود. از ایـن جهـت، در تزیینـات آجـری بناهـای دورهٔ پهلـوی اوّل، بـا هـر دو نـوع تزیینـات روبـرو هسـتیم: تزیینات آجـری با طرح و نقـش سـنّتی و اسـلامی و نیـز تزیینـات آجـری بـهشـیوهٔ معمـاری اروپایـی. بنابرایـن، بناهـای ایـن دوره، بـهگونـهای هنرمندانـه و خوشـایند و یـا بـهشـکل ترکیبـات جدیـد و نـامأنـوس، طرحهـای آجـری تزیینـی را در بناهـا ایجـاد کـرده اسـت کـه خـود بیـانکننـدهٔ نگـرش معمـاری ایـن دوره اسـت. پدیـدهای تزیینی کـه میتوان بهگونـهای آن را سـبک ممتـاز، جدیـد و متفـاوت تلقّـی کـرد.
تنوّع و گستردگی کمی
هرچنـد میـزان و وسـعت تزیینـات معمـاری ایـن دوره بـهفراوانـی، دقّـت و بـا جزئیـات بیشـتر نسـبت بـه معمـاری دورههـای پیشین (قاجاریـه، صفویـه و…) نیسـت و از طرحهـای عموماً بیشـتری برخوردارنـد، امـّا بـهدلیـل گسـتردگی و تعـداد بناهـای سـاختهشـده در ایـن مـدّت کوتاه، می توان تعـداد متنوّع و فراوانی انـواع تزیینـات (بـهویـژه تزیینـات آجـری) را مشـاهده کـرد.
تقارن در طرح
یکـی از ویژگیهـای شـاخص تزیینـات آجـری در بناهـای ایـن دوره، رعایـت تقـارن در طرحهـا اسـت. در واقـع تمامـی بناهایی که به سـبک معماری باسـتانی ایرانی و سـبک سـنّتی گذشته و یـا معمـاری نئوکلاسـیک اروپـا ایجـاد شـده اسـت، ویژگـی تقـارن را نیـز بـههمـراه دارد. امّـا بناهایـی کـه در دورهٔ آخـر پهلـوی اوّل و بـه سـبک معمـاری مـدرن ایجـاد شـده، چنـدان رعایـت تقـارن نـدارد و در ایـن بناهـا آجـر بهکار نرفته اسـت. بنابرایـن ویژگی تقارن اصـولاً در تزیینـات آجـری را میتـوان گرایـش بـهسـمت گذشـته و یـا بهـرهگیـری از سـبکهای پیـش از مـدرن دانسـت.
اجرای استادکاران ایرانی
اگـرچـه در دورهٔ پهلـوی اوّل حضـور مهندسـان و طراحـان خارجـی و یـا مهندسـان ایرانـی از فرنـگ آمـده در طراحـی و اجـرای آثار معماری این دوره شـاخص اسـت، امّا آنچه انکارناپذیر اسـت، ایـن اسـت کـه تمامـی تزیینات این دوره (بهویـژه تزیینات آجری)، توسـط اسـتادکاران و معمـاران ایرانـی پدیـد آمـده که ایـن ویژگی در بناهـای سـاخته شـده در نیمـهٔ اوّل حکومـت کامـلاً صدق میکند. همچنیـن در عصـر صنعتـی و پدیـدهٔ انتقـال صنعـت از اروپـا بـه ایـران، شـکلی از معمـاری جدیـد و یا بینالمللی بـه ارمغان آورد که شـروع آن تأسـیس پـیدرپـی کارخانههای کوچـک و بزرگ صنعتی بـود… در ایـن میـان، نقـش معماری گذشـته و یا معماری سـنّتی، تطبیـق و هماهنگـی متناسـب و هنرمندانـهٔ ایـن احجـام بـزرگ و صنعتـی، بـا محیـط و روحیـهٔ معمـاری ایرانـی بـه کاشـیکاری در ظاهر نما توسـط نماسـازی و اسـتفاده از آجر و بعضاً کاشـیکاری در ظاهر نما و ورودی آن بود. در دورهای کـه نـوع جدیـد آمـوزش آکادمیـک، اجـرا و سـاخت نویـن بناهـا و پیدایـش معمـاران دانشـگاهی در کشـور آغاز بهشـکلگیری میکند و میرود که کمکم جایـگاه سـنّتی و شـیوههای قدیمـی را بگیـرد، حضـور اسـتادکاران قدیمـی و آثـار آنهـا را در بناهـای جدیـد میتـوان دورهٔ منحصـربـهفـرد، قدرتمنـد و میـراث صاحـب سـبک تلقـّی نمـود.