آریا زرنگار
رو به میهن، پشت به دشمن
درحالیکه شبکه گروههای مافیایی اصلاحطلب-اعتدالی فعال شده و افراد درگیر در مناسبات رانتی و ذینفعان وضع موجود، مشغول تبلیغ برای نامزد مورد تایید جبهه اصلاحات که به تایید شورای نگهبان نظام جمهوری اسلامی نیز رسیده است، شدهاند، لازم دیده شد نکاتی نوشته و به اشتراک گذاشته شود تا در زمانی دیگر به آن ارجاع داده شود و همچنین افرادی که ممکن است تحتتاثیر تبلیغ شبکه نیرومند و فاسد گروههای مافیایی قرار گیرند را از اتخاذ تصمیمی هیجانی و به دور از عقل سلیم بازدارد.
از این رو یکی از دلایل مهم این نوشته کاهش شمار افرادی است که ممکنِ دچار اشتباه شده و فریب بخورند چراکه بر این باوریم که گاهی توضیح کافی میتواند منجر به کاهش اشتباهات افراد شود. البته روی افرادی که چشمانشان را بسته، گوشهایشان را گرفته و نه میخوانند و نه میشنوند و نه میبینند، بعید است این سخنان تاثیری داشته باشد.کسانی که همچنان در کژراهه ۵۷ گام برمیدارند، هرچند/شاید در زبان از گفتمان ۵۷ و نظام برآمده از آن بریده باشند اما همچنان در مسیری قدم برمیدارند که نیروهای حامی نظام برآمده از گفتمان ۵۷ میخواهند. همچنان در بازیهای فرقه تبهکار مشارکت میکنند و در عمل شیفته همان شخصیتهای فریبکار و دوروییاند که یا با کلیت ساختار جمهوری اسلامی مشکل جدیای ندارند و یا از بازیگران ۶-۴۵ سال گذشته بوده و یا از برکت و فرصت قرار گرفتن در کنار افراد و جریانهای صاحب قدرت و نظام رانتی، بهره بردهاند.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ با دروغگویی و فریبکاری ممکن شد و از گفتمان ویرانگر ۵۷ نیروهای انقلابی که تنها به کسب قدرت و ویرانگری میاندیشیدند جز تباهی، خروجیای نمیتوان انتظار داشت. نیروهای تباهکار ۵۷، فریبکارانه در تلاشاند که مشارکت افراد بیشتری در سیرک انتخاباتی پیشرو را رقم زده تا ساختار جمهوری اسلامی حفظ شود و آنان نیز از امتیازاتی که قدرت گرفتن بیشتر جریان و گروههای مافیایی حامیشان فراهم میکند، بهره ببرند. افرادی که تنها در فضای بسته و محدودی که جمهوری اسلامی فراهم کرده امکان نقشآفرینی و عرض اندام دارند تلاش میکنند بازار انحصاریشان حفظ شود هرچند که نمیخواهند ژست قهرمان بودن و رهبری فکری جامعه هم از دست بدهند. باشد که این یادداشتها افرادی را از وسوسه اشتباه کردن و همراهی با نیروهای ۵۷ای بازدارد.
اگر هم کسانی بار دیگر دچار خطا و اشتباه شوند و فریب دغلبازان را خوردند، امید است که بهطور کامل از کسانی که آنها را به چنین تصمیم اشتباهی رساندند، فاصله گرفته و پشتیبان آرا و دیدگاههای کسانی/جریانی شوند که در این سالها و در این رویدادهای مهم کمتر دچار خطای تحلیلی شده و تلاش کردند تا جامعه را به اتخاذ تصمیمی درست رهنمون سازند.
جمهوری اسلامی، نظامی رانتی و دربرگیرنده مجموعهای از گروههای مافیایی است که برای بقای نظام و حفظ امتیازات ویژه و انحصاریشان تلاش میکنند. حفظ نظام جمهوری اسلامی ذینفعانی در جامعه دارد که محدود به سپاه آدمکشان پاسدار انقلاب اسلامی و روحانیت مرتجع نمیشود. از این رو توجه و تمرکز به اقشار ایدئولوژیک که جاذبه اسلام سیاسی همچنان برایشان وجود دارد ممکن است ما را دچار خطای تحلیلی کند.
فضای اقتصادی-سیاسی بیثبات برای عدهای منافع فراوانی دارد. کسانی که از رانتهای خبری و بخشنامههای حکومتی باخبرند، از اختلاف قیمت نرخ ارز رسمی با بازار بهره میبرند، از اختلاف قیمت کالاهایی مانند خودرو در بازار و نرخ رسمی حکومتی بهره میبرند، کسانی که وامهای کلان بانکی با سود پایین در اقتصادی با تورمهای بالا و نرخ بهره منفی استفاده میکنند از ذینفعان وضع موجودند و در چنین اقتصادی ضرر نمیکنند. چنین افراد و جریانهایی تلاش خواهند کرد این منافع حفظ شود و اگر بناست تغییری در مواردی روی دهد منافذ دیگری برایشان باز شود تا همچنان این بینظمی را نگه دارند. در یک اقتصاد دولتی و رانتی، درگیری مافیاها بر سر توزیع رانت و امتیازات ویژه خواهد بود و هر که قدرت بیشتری در اختیار داشته باشد، از منافع بیشتری برخوردار خواهد شد.
جمهوری اسلامی نظامی مبتنی بر امت-امامت است که کشور ایران را از دولت ملی و پارادایم دولت-ملت خارج ساخته و نیز جامعهی مدنی گلخانهای پدید آورده تا با توسل به چهرههای مطرح شده سیاسی-فرهنگی-اجتماعی در جامعه مدنی گلخانهای، مردم را از گام گذاشتن در مسیر درست بازدارند. در شرایطی که افراد در شرایطی آزاد، عادلانه و منصفانه قادر به بیان دیدگاه و آرا خود نیستند و امکان کار شبکهای ندارند، افراد و گروههایی از امتیاز ویژه برای نشر افکارشان و ایجاد تشکلهایی برای عضوگیری و کار تبلیغی برخوردارند و از این راه به چهرههای مطرح فکری جامعه درمیآیند که میتوانند نبض جامعه را بدست بگیرند. کارشناسان و استادانی که در سیستم رانتی و محدود امکان ظهور و بروز پیدا کردهاند، اعضای جامعه مدنی گلخانهای پدید آمده توسط سیستم جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند. کارکرد این کارشناسان و استادان که از حیطهای امن برای ابراز دیدگاه و انتقاد برخوردارند، جهتدهی به افکار عمومی و فریب مردم در مسایل اساسی و موردمناقشه به نفع گروه و جریانهای خاصی است و در بزنگاهها به کمک برخی از گروههای مافیایی آمده و با تولید محتوا، حمایتشان را ابراز میکنند. کارشناسان و استادانی که توسط شبکه رسانهای گروههای مافیایی هم برجسته میشوند تا بتوانند اثرگذاری بیشتری داشته باشند.
این بخشی از امتیازات ویژه برای چهرههایی است که هر کدام در دورههایی به جامعه هدف به عنوان برترین و بهترین کارشناسان و نخبگان جامعه قبولانده شده و آرا و نظرهای آنها پیرامون مسایل مختلف اجتماعی-سیاسی-اقتصادی مورد وثوق قرار میگیرد. جوگیری و تبعیت افراد از چهرههای مرجع تولید شده در جامعه مدنی گلخانهای و شناسانده شده توسط شبکه رسانهای مافیاها که مورد اقبال عمومی قرار گرفتهاند منجر به پیروی دستهجمعی در برخی مقولات اجتماعی_سیاسی میشود که گوینده یا مروج آن فکر/ایده/مطلب از محتوا/هدف بانیان اصلی آگاه نبوده و وارد بازیهایی میشود که اگر اطلاعات کافی داشت از این عمل اجتناب میورزید. از این گذشته، همانطور که اشاره شد، جمهوری اسلامی نظامی شکل گرفته برپایه امت-امامت است که توسط مجموعه گروههای مافیایی اداره میشود. هر کدام از این مافیاها بر بخشهایی تسلط دارند. جمهوری اسلامی دارای نیروی مسلحی است که وظیفهاش نگهبانی از انقلاب اسلامی و حفظ کلیت ساختار مافیایی آن است. جمهوری اسلامی از نیروهای اصلاحطلب-اعتدالی نیز بهره میبرد که بهعنوان نیروهای میانهرو به دولتهای دیگر (بویژه اروپایی و امریکایی) معرفی شده تا در مواقع لزوم از این چهرهها برای کاهش تنشهای بینالمللی و حفظ ساختار مافیایی نظام جمهوری اسلامی استفاده شود.
کارکرد اصلی انتخابات در جمهوری اسلامی – که با معیارهای انتخاباتی آزاد، منصفانه، عادلانه و دموکراتیک سنخیتی نداشته و ندارد – مراجعه به آرای عمومی برای حل منازعات و کشمکشهای این گروههای مافیایی بوده است؛ بدین معنی که نمایش انتخاباتی بهعنوان سازوکاری در نظر گرفته شده که هم به عنوان عاملی برای کسب مشروعیت و بخشیدن وجههای دموکراتیک به نظام جمهوری اسلامی باشد، هم منازعه و رقابت شدید گروههای مافیایی برای کسب منافع و رانت بیشتر را کنترل کند. از این رو است که در روزهای منتهی به سیرک انتخابات شبکه نیرومند مافیاها فعال شده تا بتوانند با دستیابی به قدرت اجرایی/قدرت مقرراتگذاری امکان بیشتری برای توزیع رانت و امتیازات ویژه برای گروههای خاص و افرادی خاص وابسته به جریان خود فراهم سازند. سیرک انتخاباتی در جمهوری اسلامی، رقابتی برای چپاول و غارت منابع عمومی و تزریق آن به نزدیکان و گروههای وابسته به آنها است.
این است کارکرد اصلی نمایش انتخاباتی و تلاش برخی افراد برای به قدرت رسیدن گروهی از مافیاها. نبایستی فراموش کرد که گروههای مافیایی علیرغم اختلافات و درگیریها بر سر مسایل و منابع عمومی در بزنگاههای حساس هر کدام به نوعی، از کلیت ساختار مافیایی جمهوری اسلامی دفاع کرده و میکنند؛ برخی با زور و اسلحه و برخی دیگر با شبکهسازی، فریب افکار عمومی و دادن امتیازات به کشورهای دیگر. فریب افکار عمومی با هیجانی کردن فضا در روزهای منتهی به نمایش انتخاباتی برای کسانی که تنها با نمایش و فریبکاری، بهکارگیری واژههای زیبا و زبانی شیوا اما فاقد پشتوانه نظری، میتوانند آرای افرادی که سیاستِ، سیاستگریزی و بیاعتنایی به آن را پیش گرفتهاند جذب کنند، به حربهای برای این ریاکاران تبدیل شده که مدام تکرار میشود. تکرار این فریبکاری شاید عجیب نباشد اما فریبخوردن مداوم عدهای حتما شگفتانگیز است.
مشارکت در سیرک انتخابات جمهوری اسلامی به معنای تایید نظام جمهوری اسلامی و سیاستهای آن در 6-45 سال تعبیر خواهد شد. مشارکت در سیرک انتخابات جمهوری اسلامی به معنای تایید شبکه فاسدی تعبیر خواهد شد که در حفظ کلیت ساختار جمهوری اسلامی ذینفع است.
رهبر جمهوری اسلامی که از چند دوره سیرک انتخاباتی کمرونق و حتی بیرونق اخیر بویژه دوره … مجلس شورای اسلامی نگران و بیمناک شده بود و تلاش کرد تا از تکرار چنین اتفاقی جلوگیری کند. از همینرو، با توجه به احتمال تحریم انتخابات توسط فرقه اصلاحطلبان، یکی از نامزدهایی این فرقه (البته کمخطرترینشان که احتمال موجسازی روی آن غیرمحتمل مینمود) مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفت تا امکان دوقطبیسازی توسط فرقه اصلاحطلب ممکن و از حربه ترساندن رایدهندگان از قدرتگیری بیشتر رقیبی ایدئولوژیکتر، ترسناکتر، فاسدتر و ناکارآمدتر استفاده کرده و به این شکل بار دیگر عدهای را پای صندوقهای انتخابات نمایشی نظام جمهوری اسلامی کشانده و اندک مشروعیتی برای رژیم بوجود آورد آنهم پس از اعتراضهای سالهای 1401-1396 (بویژه دیماه1396، آبانماه 1398، شهریور، مهر و آبانماه 1401) که مشروعیت رژیم در داخل و خارج بیش از پیش خدشهدار شده بود.
همانطور که رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله خامنهای، پنجم تیرماه 1403 در سخنانی گفت: «علت اصرار و تأکید بر مشارکت چشمگیر در انتخابات این است که مهمترین اثر مشارکت بالا، سرافرازی جمهوری اسلامی است… هر وقت میزان مشارکت در انتخابات بالا بوده است، زبان بدگویان کوتاه شده و نتوانستند ملامت و شادی کنند بنابراین علت دیگر اصرار بر مشارکت بالا این است که دشمنشاد نشویم.» بنابراین نیروهای جمهوری اسلامی، شامل افراد درگیر در مناسبات رانتی، چهرههای مطرح جامعه مدنی گلخانهای و البته افراد ایدئولوژیک، برای مشارکت شمار بیشتری از افراد فعال شدهاند تا فشارها بر رژیم جمهوری اسلامی را کاهش داده و رژیم را از بحران _ ولو بهطور موقت _ نجات دهند. به این معنا مشارکت در سیرک انتخابات دادن زمان بیشتر به جمهوری اسلامی برای بقا خواهد بود.
با شرکت در نمایش انتخاباتی به بهانه و تصور کمتر بدتر شدن شرایط یا بهبود هرچند اندک شرایط، از رسیدن به شرایط ممکنِ مطلوب و در دسترس جلوگیری میکنید. با شرکت در نمایش انتخاباتی موجب کسب مشروعیت نظام جمهوری اسلامی در میان افکار عمومی جهان و دولتهای دیگر میشوید و امکانی که مدتی است برای اپوزیسیون این ساختار فاسد و ضدملی فراهم شده را کم و کمتر میسازید. با شرکت در نمایش انتخاباتی رژیم جمهوری اسلامی، به چهرههای سالم سیاسی-اقتصادی این پیام را میرسانید که آنچه مهم است در قدرت بودن است و هیچ درجهای از فساد، ریاکاری، دروغگویی و ظلم توسط صاحبان قدرت موجب رویگردانی شما از آنان نمیشود و عرصه را برای گسترش فساد و ریاکاری در جامعه باز میکنید. مشارکت در سیرک انتخابات و نمایش فریبکاران ریاکار تایید انقلابی است که در سال 1357 علیه دولت ملی و حکومت قانون به وقوع پیوست و سیاستمداران و تکنوکراتهای میهنپرست را از کشور بیرون کرد.
مشارکت در نمایش انتخاباتی میان گروههای مافیایی به معنای تایید ظلم و کشتار ایرانیان آزادیخواه و میهنپرستی است که در برابر این سیستم فاسد ایستادهاند، میباشد. اما با کسانی که به هر شکل در تنور سیرک انتخابات جمهوری اسلامی دمیدند و از نامزدهای مورد تایید شورای نگهبان جمهوری اسلامی پشتیبانی کردند هیچگونه اغماضی نباید کرد و نباید رهایشان کرد. کسانی که نشان دادند از ذینفعان وضع موجودند و درگیر در مناسبات رانتیاند و از فرصت فریب مردم جهت بهرهمندی از منافع در قدرت بودن جریان و گروههای مافیایی موردنظرشان، استفاده کردند به زودی رسوا خواهند شد و به دنبال بهانهجویی و توجیه تبهکاریشان برخواهند آمد و به اصطلاح دبه خواهند کرد. زیرکهایشان از هماکنون راه را بر توجیه و دبه کردن باز گذاشتهاند. به کسانی که هیچ فرصتی برای اشتباه کردن را از دست نمیدهند و پس از مسجل شدن هر اشتباه، به گزارههایی که بیش از هر چیز ناآگاهی و سادهلوحی فرد گوینده را میرساند، مراجعه کرده و میگویند: “سیاست، پدر و مادر ندارد”، “به جای مردان سیاست بنشانید گُل تا هوا تازه شود”، بایستی گفت، شما با تایید سیستم فاسد و سازوکار معیوب آن، امکان کنشورزی برای سیاستمداران و فعالان باپرنسیپ و دارای منظومه فکری منسجم و ایدههای بهبود شرایط و در نتیجه اصلاح امور و نزدیک شدن به شرایط ممکنِ مطلوب را کمتر میکنید.
اشاره شد که در جامعه مدنی گلخانهای که جمهوری اسلامی و نیروهای آن ساختهاند، چهرههایی که به جامعه به عنوان چهرههای اندیشمند و صاحبنظر معرفی شدند نیز کارکردهایی دارند. در چنین بزنگاههایی (سیرک انتخابات) که فرصت کسب منابع بیشتر فراهم میشود، اینان به عنوان چهرههایی که گروههای مافیایی با سرمایهگذاری روی آنان جهت اقناع افکار عمومی در بزنگاههایی مانند انتخابات نمایشی میان گروههای مافیایی یا در مسایل مورد مناقشه در عرصه عمومی ساخته شدهاند، وارد میدان شده و گروههای مافیایی به دنبال نقد کردن سرمایهگذاریشان برمیآیند.
اما نامزد فرقه اصلاحطلب و مافیای اعتدالیها که مورد تایید شورای نگهبان نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته کیست؟ مسعود پزشکیان؛
مسعود پزشکیان، سابقه وزارت در کابینه دوم محمد خاتمی در وزارتخانه بهداشت را داشته و سالها به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی _ همان که بیخاصیت شمرده میشود _ بهشمار میرفته و در دورههای هشتم، نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم به عنوان نماینده در طویله ببخشید مجلس شورای اسلامی حضور داشته. در یکی از بدترین مجلسها، نایب رییس مجلس شورای اسلامی بوده (دوره دهم از خرداد ۱۳۹۵ تا خرداد ۱۳۹۹). پزشکیان سابقه رئیس فراکسیون مناطق ترکنشین در دوره دهم مجلس شورای اسلامی را نیز در کارنامه دارد که تلاشی آشکار برای قومیکردن سیاست و دامنزدن به قومگرایی در ایران بوده.
تشویق به دادن رای به نایبرییس مجلس شورای اسلامیای که به صراحت در صحن علنی مجلس لباس سپاه آدمکشان پاسدار انقلاب اسلامی را پوشیده و شعار مرگ بر امریکا میدهد تنها از نیروهای برآمده از گفتمان و انقلاب 57 و جریان فاسد و فریبکاری چون اصلاحطلب-اعتدالی برمیآید.
برای درک بهتر فاجعهای چون پزشکیان شاید ارجاع به برخی مواضع ایشان در سالهای اخیر مناسب باشد. “پزشکیان: سپاه مشت محکمی به دهان یاوهگوییهای آمریکا زد.” مسعود پزشکیان در ۲ تیر ۱۳۹۸ بهعنوان نایب رئیس مجلس شورای اسلامی گفته:
«جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با کاری که در ساقط کردن پهپاد فوق پیشرفته آمریکا در خلیج فارس انجام داد، مشت محکمی به دهان یاوهگوییهای سران آمریکای جنایتکار زد و به آنان ثابت کرد که کشور و ایران ما به این راحتیها تسلیم این یاوهگوییها نخواهد شد. ایران اسلامی به خاطر پیگیری استقلال، آزادی و حفظ تمامیت ارضی خودش از ابتدای انقلاب تا امروز همواره از سوی آمریکا و ایادی قسم خورده این رژیم به دنبال براندازی نظام این کشور بوده و هست و روندی که این کشور در حال حاضر ادامه میدهد در ادامه سیاست شومی است که به راه انداخته است. این طور نیست که ایران و جوانان ما به این راحتیها سر خم کنند و جا خالی کنند و در برابر آنان تسلیم شوند. کسی که تصمیم به مذاکره داشته باشد، بدترین تهدیدها و تحریمها را بر این مردم تحمیل نمیکند. دولتی که تصمیم به مذاکره دارد، توافقات گذشته را پاره نمیکند و مذاکرات را زیر پا نمیگذارد. هیچگاه نمیشود به آدمهایی که به راحتی زیر میز مذاکره میزنند و از توافقات خارج میشوند، اعتماد کرد. آمریکا و دار و دستهاش بدانند که ایران و کشور ما در مقابل تهدیدهای آنان به این راحتیها تسلیم نمیشود و تا پای جان مقاومت میکنند و با قدرت ادامه خواهند داد. امیدوارم این روند با انسجام و وحدت داخلی ادامه پیدا کند.»
پس از این سخنان نایب رییس مجلس شورای اسلامی شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده شد. واکنش مسعود پزشکیان درباره اعتراضهای سال ۱۴۰۱ خورشیدی که در ۲ مهرماه ۱۴۰۱ اعلام ابراز شد نیز جالبتوجه است:
«کشتن برادران نیروی انتظامی و بسیجی، آتش زدن و تخریب اماکن و اموال عمومی و توهین به مقام معظم رهبری جز ایجاد خشم وکینه ماندگار در جامعه به نظر اینجانب هیچگاه، به حل مشکل نخواهد انجامید و امید به حل مسئله را به ناامیدی مبدل خواهد کرد. آیا می توان عاملین اقدامات فوق را دلسوز مردم کشور و ایران عزیز دانست؟ مبارزه با بی عدالتی و ظلم و تبعیض تنها با ماندگاری در صحنه و پیگیری مطالبات از راه های قانونی تا رفع نارسایی ها امکان پذیر است. نباید اجازه و فرصت میدان داری به رسانه های معاند و برانداز داده شود. توصیه اینجانب پرهیز از ایجاد فضای تشنج و درگیری و دوری از افراد تخریب گر و پیگیری خواسته ها از طریق قانون میباشد.»
در پایان بایستی تاکید کرد که اینکه فرد، در گذشته چه مواضعی گرفته و کجا ایستاده به احتمال بسیار، در آینده، مهم و اثرگذار خواهد بود. کسانی که این روزها برای نامزد فرقه اصلاحات تبلیغ کردند هرچند زیرکهایشان آن را مشروط کردند و بهگونهای قلم زدند که بعداً بتوانند دبه کنند و حاشا کنند را بایستی شناخت و مانع از این شد که در آینده این اقدام خودشان را علیرغم هشدارها توجیه کنند و برای مثال فرداروزی بگویند: “جمهوری اسلامی، جمهوری نیست. سلطنت فقیه است” و مانند اینها. خیر شمایی که در طبل مشارکت در سیرک انتخاباتی دمیدید و برخیتان بر حفظ جمهوریت نظام تاکید میکردید امکان توجیه پیدا نخواهید کرد.
محال است کسی دل در گرو ایران و ایرانی داشته باشد و از فرد و جریانی حمایت کند که دارای کارنامهای ضدملی است و گرایش قومگرایانه دارد. محال است دل کسی برای ایران بتپد و در انتخابات نمایشی نظام استبدادی و ضدملی جمهوری اسلامی شرکت کند.